روش عمل کردن چیست؟
رویکرد مشاجره آمیز او آخرین نمونه از روشهای جنجال آفرین است. «روش» رفتن معمولاً بهعنوان رضایت ضمنی بازیگران برای تبدیل شدن به ضداجتماعیترین و وسواسآمیزترین خود تلقی میشود، بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از ستارهها همچنان آن را به صدا در میآورند: آنهایی که حرفهای محکمی برای گفتن در این زمینه داشتهاند، از تونی کولت تا دیوانه را شامل میشوند. میکلسن. مطمئناً بازیگری روشی برای بازیگرانی که برای آوردن اصالت و واقعگرایی به نقشهایشان تلاش میکنند، به اصطلاحی فراگیر تبدیل شده است. با این حال، همانطور که استرانگ خود را یک بازیگر متد نمیداند، همانطور که به نیویورکر گفت، مهم است که مفهوم گسترده روش بازیگری در آگاهی عمومی را از ویژگیهای «روش» متمایز کنیم. ، کارگردان تئاتر و نویسنده کتاب روش: قرن بیستم چگونه عمل کرد.
باتلر به بی بی سی فرهنگ می گوید: " معمولا به این معنی است که آن ها به عمق تحقیقات رفته اند و هرگز شخصیت خود را در این زمینه از دست نداده اند." شاید آن ها لباس ها و لوازم خود را می خریدند و باخود می آوردند. آن ها می خواستند همه چیز تا حد امکان به زندگی واقعی نزدیک باشد که این روش نیست.
روش بازیگری با حرف بزرگ "M" مجموعه ای از تکنیک های درونی است که از آرامش و تمرینات حسی و عاطفی استفاده می کند، به عنوان "راهی برای کاوش عمیق در خود با تمام ویژگی ها و پیچیدگی هایش برای یافتن مواد لازم برای ساختن یک شخصیت، باتلر می گوید. "برای ایجاد واقعیتی که می توانند در درون آن به عنوان شخصیت زندگی کنند." در واقع هیچ روش دقیقی برای این رویکرد طبیعت گرایانه به بازیگری وجود ندارد، اما روش عمدتاً با کارگردان و مربی بازیگر آمریکایی اواسط قرن بیستم، لی استراسبرگ - که زمانی موسسه او نام تجاری داشت - که خود تحت تأثیر همتایانش استلا قرار گرفته بود، مرتبط است. آدلر و سنفورد مایزنر و همچنین پدر بازیگری طبیعت گرایانه، بازیگر و کارگردان روسی کنستانتین استانیسلاوسکی. استانیسلاوسکی ایده "perezhivanie" را توسعه داد که باتلر می نویسد، تقریباً به "تجربه مجدد" ترجمه می شود، و "زمانی رخ می دهد که یک بازیگر آنقدر با حقیقت یک نقش مرتبط باشد و کاملاً به واقعیت خیالی شخصیت وارد شده باشد. ، که آنها آنچه را که شخصیت احساس می کند احساس می کنند، شاید حتی فکر می کنند که شخصیت به آن فکر می کند."
باتلر می گوید: استانیسلاوسکی به عنوان بخشی از سیستم به اصطلاح خود، مفهوم حافظه عاطفی را توسعه داد، که به موجب آن یک بازیگر از جزئیات حسی یک تجربه عاطفی شدید استفاده می کرد تا آن احساسات را به شیوه ای کنترل شده برای یک صحنه به کار گیرد.
آن را مانند فیلم پیکسار راتاتویی در نظر بگیرید؛ وقتی منتقد مواد غذایی، آنتون ایگو، این غذای خوش مزه را مزه می کند، خاطره خوش کودکی از راحتی آشپزی مادرش را تداعی می کند.
با حافظه عاطفی، به جای تکیه بر محرک های فیزیکی، هدف بازیگر یادآوری آن حس چشایی، بویایی یا حسی، تجربه مجدد احساسات آن حافظه، و استفاده از آن برای به تصویر کشیدن وضعیت عاطفی مشابه شخصیت خود در لحظه مورد نیاز بر روی صحنه یا صفحه نمایش است.
روش عمل کردن چیست؟
رویکرد مشاجره آمیز او آخرین نمونه از روشهای جنجال آفرین است. «روش» رفتن معمولاً بهعنوان رضایت ضمنی بازیگران برای تبدیل شدن به ضداجتماعیترین و وسواسآمیزترین خود تلقی میشود، بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از ستارهها همچنان آن را به صدا در میآورند: آنهایی که حرفهای محکمی برای گفتن در این زمینه داشتهاند، از تونی کولت تا دیوانه را شامل میشوند. میکلسن. مطمئناً بازیگری روشی برای بازیگرانی که برای آوردن اصالت و واقعگرایی به نقشهایشان تلاش میکنند، به اصطلاحی فراگیر تبدیل شده است. با این حال، همانطور که استرانگ خود را یک بازیگر متد نمیداند، همانطور که به نیویورکر گفت، مهم است که مفهوم گسترده روش بازیگری در آگاهی عمومی را از ویژگیهای «روش» متمایز کنیم. ، کارگردان تئاتر و نویسنده کتاب روش: قرن بیستم چگونه عمل کرد.
باتلر به بی بی سی فرهنگ می گوید: " معمولا به این معنی است که آن ها به عمق تحقیقات رفته اند و هرگز شخصیت خود را در این زمینه از دست نداده اند." شاید آن ها لباس ها و لوازم خود را می خریدند و باخود می آوردند. آن ها می خواستند همه چیز تا حد امکان به زندگی واقعی نزدیک باشد که این روش نیست.
روش بازیگری با حرف بزرگ "M" مجموعه ای از تکنیک های درونی است که از آرامش و تمرینات حسی و عاطفی استفاده می کند، به عنوان "راهی برای کاوش عمیق در خود با تمام ویژگی ها و پیچیدگی هایش برای یافتن مواد لازم برای ساختن یک شخصیت، باتلر می گوید. "برای ایجاد واقعیتی که می توانند در درون آن به عنوان شخصیت زندگی کنند." در واقع هیچ روش دقیقی برای این رویکرد طبیعت گرایانه به بازیگری وجود ندارد، اما روش عمدتاً با کارگردان و مربی بازیگر آمریکایی اواسط قرن بیستم، لی استراسبرگ - که زمانی موسسه او نام تجاری داشت - که خود تحت تأثیر همتایانش استلا قرار گرفته بود، مرتبط است. آدلر و سنفورد مایزنر و همچنین پدر بازیگری طبیعت گرایانه، بازیگر و کارگردان روسی کنستانتین استانیسلاوسکی. استانیسلاوسکی ایده "perezhivanie" را توسعه داد که باتلر می نویسد، تقریباً به "تجربه مجدد" ترجمه می شود، و "زمانی رخ می دهد که یک بازیگر آنقدر با حقیقت یک نقش مرتبط باشد و کاملاً به واقعیت خیالی شخصیت وارد شده باشد. ، که آنها آنچه را که شخصیت احساس می کند احساس می کنند، شاید حتی فکر می کنند که شخصیت به آن فکر می کند."
باتلر می گوید: استانیسلاوسکی به عنوان بخشی از سیستم به اصطلاح خود، مفهوم حافظه عاطفی را توسعه داد، که به موجب آن یک بازیگر از جزئیات حسی یک تجربه عاطفی شدید استفاده می کرد تا آن احساسات را به شیوه ای کنترل شده برای یک صحنه به کار گیرد.
آن را مانند فیلم پیکسار راتاتویی در نظر بگیرید؛ وقتی منتقد مواد غذایی، آنتون ایگو، این غذای خوش مزه را مزه می کند، خاطره خوش کودکی از راحتی آشپزی مادرش را تداعی می کند.
با حافظه عاطفی، به جای تکیه بر محرک های فیزیکی، هدف بازیگر یادآوری آن حس چشایی، بویایی یا حسی، تجربه مجدد احساسات آن حافظه، و استفاده از آن برای به تصویر کشیدن وضعیت عاطفی مشابه شخصیت خود در لحظه مورد نیاز بر روی صحنه یا صفحه نمایش است.